رسا نامه

فَاسْتَقِمْ کَمَا أُمِرْتَ وَمَن تَابَ مَعَکَ وَلَا تَطْغَوْا إِنَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ

رسا نامه

فَاسْتَقِمْ کَمَا أُمِرْتَ وَمَن تَابَ مَعَکَ وَلَا تَطْغَوْا إِنَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ

رسا نامه


گاهی همه چیزمان را باید فدا کنیم تا همه چیز به ما بدهند
ای کاش به جای این قلیل که در پی آنیم
به کثیری فکر می کردیم که رزق ماست
اگر بیدار شویم............



در جامعه امروز ظهور و بروز فعالیت های افراد آن چنان پیچیده شده است که شناخت رفتار بر اساس اهدافی که افراد در نظر دارند یا به قول خودمان نیت خوانی بسیار پیچیده و مشکل شده است و ما در برزخی از رفتار هایی که ظاهری آراسته و باطنی مجهول دارند گیر کرده ایم و هر کسی که این معادله پیچیده را حل می کند به جوابی نو و بدیع البته بر اساس ریاضیاتی که خود خالق آن هاست می رسد که مزید بر علل فوق می شود و چنان که افتد و دانی می شود سرگیجه اندر سرگیجه..........
اما نکته ای که برای من مبهم و گنگ مانده است این امر است که در دنیای امروز با این پیجیدگی های رفتاری ما چقدر ساده از اصولمان داریم دست که می شوییم هیچ بهتر است بگوییم که غسل مفارقت می کنیم و برای همیشه در دنیای مجهولات پیچیده ای که مولود نامبارک همین غفلت هاست گرفتار می آییم
یکی از همین نمونه کارهای ساده ای که بزرگان و شیوخ ما درد مندانه آن را ترک گفته اند مردم داری غیر کاسب کارانه است که متأسفانه انگار دیگر جایگاهی فی مابین حضرات ما ندارد. البته یکی از دلایل این غفلت لذایذ شیرینی است که گاه در معادلات بزرگان-بزرگان به طرفین معادله داده می شود تا خدای نکرده فیل کسی یاد هندوستان نکند و زمین بازی را ترک نکند و در این هیاهو آن قدر بماند تا بمیرد....!
متأسفانه وقتی در شرایط فوق قرار می گیریم و نگاه ابزاری به جامعه پیدا می کنیم خواه نا خواه این فرهنگ را در تمام جامعه اشاعه می دهیم و هر زمان که از روی نیاز به مردم خود با نگاه کاسب مدارانه رجوع می کنیم دیگر دیواری که بخواهیم به آن تکیه زنیم را نمی بینیم و شاید علت شکست قیام کربلا در کوفه هم همین بازی هایی بود که طبقه شیوخ با هم داشتند و در آخر نرد آبرو و ایمانشان را باختند و شد همان که نباید می شد و عده ای را تواب کرد و عده ای را مختار.........!
رجعت به مردم که منبع اصلی قدرت در هر جامعه ای هستند آن هم از سوی گروه و دسته حزب اللهی ها کاری است که انگار سال ها فراموشش کرده ایم.......
هیچ کس مردم را از ما نگرفته است بلکه این ما هستیم که خود را از نعمت بودن در کنار آن ها محروم کرده ایم.نمی دانم چرا این طور شد اما هر چه که بود این امر به نفع ما نبوده است و این را می دانم که هنوز پی به اشتباهاتمان نبرده ایم و هم چنان گدایی پیمان و عهدی که نطفه اش نبسته شده مرده است را می کنیم........!
 

 


۹۳/۰۹/۰۵ موافقین ۰ مخالفین ۰
ر.س.آ

نظرات  (۸)

۰۵ آذر ۹۳ ، ۰۱:۰۲ سیدامیر علوی
از مسلمانان تنها عده ای "سلمان" شدند؛
صادره از 
علی آباد کتول
زهرا آباد بتول
...
مبارکه اخوی:)
پاسخ:
السلام ایها الاخ العزیز

به در راه ماندگانی می مانیم که طوفان هدایت الهی ما را در بر گرفته است و 
حال این که ما را بادبانی برای حرکت نیست

انگار قرار نیست به جهل ابدی مان غلبه کنیم
تا ما تغییر نکنیم تغییری نمی کنیم
سلمان ها اسوه های تغییر اند
۰۵ آذر ۹۳ ، ۱۳:۰۶ مجتبی کیهانی
احسنت بر آقا رضا
به امید اینکه حزب اللهی ها بصیرت پیدا کنند.
پاسخ:
سلام 
ممنونم برادر
چقدر جالب! تا حالا خودت مردم سواری کردی یا مردم داری؟ خدایی چی کردی که از بازی بزرگان بزرگان می گی؟ احتمالا از اونایی باشی که از بودجه ی مردم یه سری کار گرفتن و الان به جایی نرسیدن. خدایی خودت کاری کردی که بتونی ازش دفاع کنی؟لطفا جواب بده.
پاسخ:
برادر یا خواهر گرامی سلام 

نمی دونم بنده رو می شناسید یا نه
اگه آره که دیگه نیازی نیست که به قسمت آخر سوال شما که ازم درخواست پاسخ کردید جواب بدم چون این لحنی که نوشته شما داره و احتمالاتی که دارید ازش یاد می کنید نشان دهنده قضاوت شماست نسبت به عملکرد من 
و اگر هم نمی شناسید بهتر بود به جای نقد عملکرد افراد به نقد صحبتی که ازشون شنیدید یا می خوندید اکتفا می کردید
به نظر من این ادبیات شما هم بخشی از همین فرهنگیه که بنده در این متن بهش اشاره کردم که در جامعه اشاعه پیدا کرده و ما همش داریم همدیگر رو به تلاش برای رسیدن به قدرت متهم می کنیم و هر حرکت و حرفی که از افراد می شنویم در همین راستا تحلیل می کنیم و ظرفیت تحمل همدیگر رو از دست دادیم چون به قول معروف کافر همه را به کیش خود پندارد

هدف بنده از نگارش این متن اشاره به این مورد بود که ظرفیت عظیمی مثل مردم از سوی بزرگان ما داره نادیده گرفته می شه و این خطرناکترین پدیده ای هستش که انقلاب ممکنه بهش دچار بشه. انقلاب در تمام تاریخ خودش عظیم ترین مشکلاتش رو با کمک همین مردم پشت سر گذاشته و نمونه اش هم دفاع مقدس و نمونه دیگرش هم همین جنگ فرهنگی و اقتصادی هستش که ما الان درگیرش هستیم و می بینیم نسخه ای که رهبری برای رد شدن از این اوضاع می پیچند به کار گرفتن اولویت عزم ملی هستش

بنده خودم رو در حدی که بخوام مردم داری کنم نمی بینم ولی از تذکر به جای شما که توصیه به آیه " أتأمرون الناس بالبر و تنسون انفسکم" به بنده بود تشکر می کنم و از خداوند برای خودم هدایت و برای شما برادر/خواهر بزرگوار که خیرخواهانه به بنده تذکر دادید طلب اجر و مغفرت می کنم

برادر یا خواهر گرامی بیایید با هم عهدی ببندیم که در راه رسیدن به اهداف عالی از ملامت احدی نترسیم و خفقان نگیریم همانطور که خداوند به ما سفارش می کند و می فرماید "ولا تخشوهم واخشونی و لاتم نعمتی علیکم و لعلکم تهتدون" مومن اهل محاسبه و تدبیر هستش ولی اهل ترس و مسامحه در برابر حق نیست


۰۷ آذر ۹۳ ، ۲۰:۳۳ مهدی نرم دست لطفی
سلام. متن قشنگیه. ای کاش ازش یک مقاله ی تحلیلی در می آوردی که به مبانی بحث و راهکارهای عملی هم ختم می شد.
سلام

خیلی عالی

همواره موفق باشی.
۰۸ آذر ۹۳ ، ۱۰:۰۴ سلمان بامداد
سلام. نکته ی به جایی بود و جای فکر دارد.
سلام احسنت آقا رضا خدا قوت
متن خوب و درخور توجهی بود

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی