پارادوکس مبارزه با فساد
امروز هم مثل همه روز های دیگه خدا شاهد یک سمینار خیلی قشنگ بودیم که تقریبا تمام مقامات رسمی کشور از سران قوا گرفته تا مدیران ارشد اجرایی کشورمون تا به پایین (البته اونطور که من دیدم پایین ترین سطح بعد از خبرنگاران محترم استانداران محترم بودند) در اون حضور داشتند و نگران این وضع فساد آلودی بودند که در پیکره جامعه ما به خصوص در سیستم اداری ما ریشه دوانده و جا خوش کرده
اما ذکر چند نکته در این مراسم برای من که خالی از لطف نبود امیدوارم که برای شما هم مفید باشه
-1اول از همه این پی نوشت زیبا و بسیار دقیق حضرت آقا به این جلسه بود با این مضمون که شانیت این سمینار با این همه هزینه چیست؟ آیا آقایان در مقام تببین فساد بودند یا در مقام مقابله؟ اگر در مقام تبیین بودند سوالی که مطرح می شود این است که مگر واقف به این مقوله نیستند؟ یعنی فقط کافی است که از صبح تا شب فقط به اخباری که در سایت ها و روزنامه ها و ... منتشر می شوند سری بزنند تا پی ببرند که هر دم از این باغ بری می رسد....گنده تر از گنده تری می رسد(البته منظور از گنده حجم فساد و فاسد است)!!!!!! و اگر هم در مقام مقابله بودند که این همه در بوق و کرنا کردن نداشت که همه دنیا را بفهمانیم که در این کشور فساد وجود دارد و ما هم معترفیم ولی کو برخورد؟؟؟؟؟؟؟؟؟ برای مقابله نیازی به سمینار نبود بلکه نیاز به هماهنگی بین قوا و عزم جدی در برخورد می بود که باید بمانیم و ببینیم که آیا در آقایان هست یا نه؟
-2 یه ضرب المثل معروفی هست که میگه هر چه بگندد نمکش می زنند وای به روزی که بگندد نمک. وقتی به عمق این مطلب پی بردم که امروز دیدم چه بزرگوارانی در این اجلاس در ردیف های جلویی نشسته اند و چه بزرگوارانی در این مجال سخنرانی هم کرده اند! آخه چطور میشه باور کرد خانمی که با همکاری یکی از وزرا اول تیشه به ریشه تولید بنزین داخلی مملکت زدند و بعد تمام آلودگی هوا از زمان شکست مسلمین در جنگ احد تا به حالا رو انداختند گردن همین بنزین به بهانه چند دلار بیشتر درآمد، در این جلسه بدون این که کسی متعرض این بزرگواران بشود بنشینند و بخواهند با فساد مبارزه کنند....از این جالب تر این که وزیر قصه ما که دست با تدبیرش تا مرفق در پرونده استات اویل و کرسنت و ... در زمان وزارت قبلی شان گیر کرده بر اریکه سخن بنشیند اسب تئوری مراد را براند که این طور با فساد باید مقابله کرد.... البته اگر از حق نگزریم فقط یک دزد است که میتواند امن ترین سیستم امنیتی دنیا را طراحی کند چون می داند که همه راه های نفوذی که خودم و دوستان نفوذ می کنیم چیست و بعد هم می گوید که این جا ها را ببندیم خوب است البته امیدوارم که همه دانش خود را به این سیستم منتقل کنند و خدای نکرده هیچ موردی از فوت کوزه گری برای خود نگه ندارند
3- مبارزه با فساد در واقع مبارزه با کسانی است که آبرو و کارآمدی نظام را به بهای منافع خرد و کلان خود نشانه رفته اند و در این میان آنچه که در این بازی خط می خورد و حذف می شود اعتبار نظام و اعتماد مردم به این سیستم است که در دراز مدت بر مقبولیت مردمی نظام اثرات سوئی خواهد گذاشت. اما آنچه که طیف مردم را در این میان امیدوارتر می کند مبارزه ریشه ای با این مفاسد و همچنین مبارزه با مفاسدی است که از ناحیه کسانی است که خود در مناسب نظام هستند و یا از نزدیکانشان صادر می شود. چطور می شود این اعتماد را حفظ نمود وقتی که یکی از فرزندان یکی از بزرگواران نظام به انواع اتهامات مفاسد اقتصادی و امنیتی دچار است و با یک وثیقه ده میلیارد تومانی در این مملکت راست راست راه می رود و تازه بعد از این همه سال که منتظر محاکمه ایشان بوده ایم باید جلسات فرسایشی دادگاه ایشان در پشت پرده را به مدت طولانی شاهدش باشیم و بمانیم تا ببینیم که سرانجام کار چه می شود و از طرف دیگر خواهر همین بزرگوار هر کاری که دلش می خواهد در این مملکت می کند و هر جایی هم که دلش می خواهد ساندویچ می خورد و عموی بزرگوارش در مصاحبه ای در مجله پنجره می فرماید که تنها جرم ایشان این است که کفش پاشنه بلند قرمز می پوشد و دوچرخه سوار می شود و بعد در ادامه برای عادی سازی این رفتار توجیه می آورند که خوب خیلی از حزب اللهی هم زنانشان را پشت موتور سوار می کنند و به نماز جمعه می برند پس چرا کسی متعرض آنان نمی شود و این قصه سر دراز دارد و در استان ما هم که باید گفت العاقل یکفی بالاشاره
وقتی که همه این ها را من و امثال من و سایر آحاد ملت می بینیم و می شنویم و در کنار هم می گذاریم به همان حرف آقا می رسیم که " مبارزه با فساد سمینار نمی خواهد بلکه عزم جدی می خواهد" البته قصد تصمیم گیری عجولانه نداریم اما باید نشست و دید که آخر الامر این کار چه می شود البته در این قضیه تا اینجای کار حداقل بنده چیزی نمی بینم جز پارادوکس مبارزه با فساد