رسا نامه

فَاسْتَقِمْ کَمَا أُمِرْتَ وَمَن تَابَ مَعَکَ وَلَا تَطْغَوْا إِنَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ

رسا نامه

فَاسْتَقِمْ کَمَا أُمِرْتَ وَمَن تَابَ مَعَکَ وَلَا تَطْغَوْا إِنَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ

رسا نامه


گاهی همه چیزمان را باید فدا کنیم تا همه چیز به ما بدهند
ای کاش به جای این قلیل که در پی آنیم
به کثیری فکر می کردیم که رزق ماست
اگر بیدار شویم............

منتظر چه هستیم.....؟

يكشنبه, ۲۸ دی ۱۳۹۳، ۱۰:۲۸ ب.ظ


از حضرت فاطمه علیها السلام روایت شده که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند: مَثَلُ الإمام مَثل الکعبة إذ تُؤتی وَ لا تَأتی؛امام همچون کعبه است که باید به سویش روند، نه آن که (منتظر باشند تا) او به سوی آنها بیاید.

 

مکه شهری که محل نزول وحی بود به دست پیامبر وحی پس از 8 سال دوری و هجرت فتح شده بود......علیرغم پیش بینی دوست و دشمن پیامبر اکرم (ص) دستور عفو عمومی را صادر فرمودند اما این دستور برای بعضی از افراد استثنا شده بود و می گفت اگر دیدید که به پرده کعبه چنگ زده اند آنها را بکشید......یکی از این افراد عبدالله برادر رضاعی جناب عثمان (خلیفه سوم) بود که پس از اسلام آوردن به مسلمین خیانت کرد و ضمن ارتداد و فرار به مکه به پیامبر و اسلام دروغ های بیشماری بسته بود.

عبدالله که این وضع را دید بی چاره از همه جا به برادرش عثمان پناه برد و از او خواست تا برایش پیش حضرت رسول شفاعت نماید و جناب عثمان هم دست برادرش را گرفت و او را پیش رسول الله برد و از ایشان تقاضای شفاعت کرد..........پیامبر مدت زیادی سکوت کردند و سرشان را به زیر انداختند و سرانجام اعلام رضایت نمودند که از خون عبدالله بگذرند......وقتی که دو برادر خوشحال از جمع رسول الله و اصحاب خارج شدند حضرت رسول از اصحاب سوال نمودند که آیا راز سکوت من برای شما آشکار شد؟؟ اصحاب اعلام عجز کردند و آنگاه ایشان فرمود منتظر بودم ببینم آیا کسی از بین شما برمی خیزد تا سر او را از تنش جدا کند.......

(تاریخ طبری، ج 3، ص 1187 و صفحه 192و193،کتاب سقیفه،علامه عسکری)

 

شبیه این جریان برای حضرت علی(ع) زمانی که از مردم علت عدم بیعت با خود را جویا شد اتفاق افتاد و مردم به ایشان گفتند یا علی اگر زودتر به سراغ ما آمده بودی با تو بیعت می کردیم ولی حیف که دیگر دیر شده است و ما در بیعت فرد دیگری هستیم....!!

 

برادران و خواهران گرامی....... مساله این است .......آیا در جامعه باید  همواره منتظر ماند تا امام سخنی بگوید و دستوری دهد تا ما حرکت کنیم؟ آیا باید امام جامعه همواره خود را سپر کند و با صراحت سخنی را مطرح کند تا ما راه بیافتیم و تن فربه آرمان خواهیمان را اندکی تکان و قلقلک دهیم؟ اگر قرار باشد همواره امام سخن بگوید تا ما به صراطی که می دانیم درست است در آییم پس جایگاه تشخیص ما چه می شود و معنای اصیل کلمه بصیرت چیست؟

 

آفت امروز جامعه حزب اللهی ما این است که وقتی می شنویم که آقا در فلان سخنرانی شان فلان حرکت را محکوم کرده اند حال می کنیم و به به و چه جه می کنیم و اسم این کارمان را هم می گذاریم بصیرت و بعد همین سخنان را در همین فضا های مجازی و مکتوب در سطح وسیعی کپی-پیست می کنیم و حال آنکه عاجز از درک این معناییم که نسبت بین سکوت آن روز رسول الله و خروش امروز نائب امام زمان سکوت و خفقانی است که اصحاب حق و جناح مومنانه را فراگرفته است و ما را در لایه های پنهان جهل و خودخواهی هایمان که رنگ و لعاب مصلحت سنجی به خود گرفته پنهان نموده و عجیب این است که با این مدل رفتاری سرود این عمار می خوانیم و خود را بصیر می دانیم............

 

بد نیست با این تفسیر که خدمتتان عرض کردم این جمله نائب امام زمان را که همین چند وقت پیش ایراد فرمودند، مجدد مطالعه فرمایید..........

 

موضع داشته باشید.
نسبت به اشخاص، نسبت به جریانها، نسبت به سیاستها، نسبت به دولتها، موضع داشته باشید، نظر داشته باشید. این‌‌جور نیست که شما باید منتظر بمانید، ببینید که رهبرى درباره‌‌ى فلان شخص، یا فلان حرکت، یا فلان عمل، یا فلان سیاست چه موضعى اتخاذ میکند که بر اساس آن، شما هم موضع‌‌گیرى کنید؛ نه، این کارها را قفل خواهد کرد. رهبرى وظایفى دارد... ؛ شما هم وظایفى دارید؛ به صحنه نگاه کنید، تصمیم‌‌گیرى کنید، منتها معیار عبارت باشد از تقوا

 


۹۳/۱۰/۲۸ موافقین ۰ مخالفین ۰
ر.س.آ

نظرات  (۴)

۰۳ بهمن ۹۳ ، ۰۱:۴۸ مهدی نرم دست لطفی

سلام اخوی.

مدتی پیش یکی از سخنوران ضد فتنه، عملکرد جناب زبیر در ماجرای حمله به خانه ی حضرت، که بی اذن علی (ع) شمشیر کشید، شاهدی بر ضعفشان در حوزه ی ولایت پذیری قلمداد نمود. حال که دیگران دست بر قبضه داشتند و منتظر علی (ع) شدند و هیچ نکردند.

حال شما می فرمایید بدون اشاره ی رسول (ص) اگر شمشیر می کشیدند، خوب می شد.

لطفا توجیه بفرمایید.

پاسخ:
سلام علیکم
الحمد لله که یه نفر بالاخره این مطلب ما رو دید

این که بدون اشاره رسول(ص) باید شمشیر می کشیدند تحلیل من نیست بلکه طبق روایت خواسته خود حضرت رسول (ص) هستش

بعضی وقت ها که در چارچوب های کلی برای ما مشخصه ما اقدامی نمی کنیم و تکلیفی که بر دوش ما هستش رو متوقف بر امر رهبر و یا دستور ولی می کنیم که این مورد همون چیزی است که من اینجا بهش اشاره کردم و البیته تو صحبت آقا هم کاملا مشهوده که شاخص و متر تشخیص و اقدام در این امور باید تقوا باشه نه هر چیز دیگری. در مثالی که زدم قبلا چارچوب کلی و دستور حضرت مبنی بر تنبیه مجرم مشخص شده بود و عمل به فرمان دیگه نیازی به اجازه نداشت جون قبلا داده شده بود اما در موردی که اون بنده خدا ذکر کرده جناب زبیر بر خلاف چارچوب های تعیین شده داشتند حرکت می کردند و حال این مورد از اساس با مطلبی که من گفتم دارای تناقض هستش



۰۶ بهمن ۹۳ ، ۱۷:۳۷ مهدی نرم دست لطفی
سلام.ممنونم
۰۶ بهمن ۹۳ ، ۱۷:۴۳ مهدی نرم دست لطفی
سلام. به نظرت چرا پیامبر (ص) از رأیش برگشت؟ در حالی که پیامبر (ص) در مقابل حکم حق، از هیچ کس نمی ترسید. نه از فرار مردم نه از حمله ی آن ها.
پاسخ:
سلام علیکم
طبیعتا برگشت از رای پیامبر نه از روی ترس بوده و نه از روی مسامحه.ایشان به دلیل کمکاری خواص و یارانشون در موقعیتی قرار گرفتند که در آن با توجه به اعتراف به اشتباه خاطی و عذرخواهی به علاوه شفاعت یکی از نزدیکترین یاران پیامبر از وی ، از یک رهبر بزرگ انتظار عفو و گذشت میره نه عقاب و مجازات بنا براین رسول خدا با رعایت این اصل بود که مصلحت رو در عفو و گذشت دیدند.
البته بد نیست که در کنار این روایت یه نگاهی هم به روایت یهودیان بنی قریظه و ماجرای قبول کردن حکمیت جناب سعد ابن معاذ و تایید حکم ایشان توسط پیامبر هم داشته باشیم تا ظرافت این مطلبی رو که گفتم یه کم بیشتر روشن بشه
۰۶ بهمن ۹۳ ، ۱۷:۴۵ مهدی نرم دست لطفی
سلام. یک سری به وبلاگ امیر بزن. میخوام نظرت رو در مورد مباحثاتم با امیر در دو مطلب پرسه ی سلفی ها و ناکثین دیار میرزا بدونم.
پاسخ:
سلام علیکم
عدم انتشار نظر از سوی بنده به معنی عدم ملاحظه مباحثات شما بزرگواران نیست

اشاره به قضیه لامس و ملموس در اینجا ضروری به نظر می رسد

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی